عقد

عقد حضرت علي و فاطمه عليهما ‌السلام

مطابق از اخبار معتبر عقد ازدواج فاطمه زهرا با علي مرتضي (ع) با چندين خطبه واقع گرديده که بعضي سماوي و بعضي ارضي و برخي در عرش و برخي در فرش انجام گرفته است که ما به لحاظ رعايت اختصار به يکي از آن خطب تبرکا در اين مقام اکتفاء مي‏ نمائيم: در حديث طويلي آمده است:

«اوحي الله الي الامين جبرئيل ان ارق منبر الکرامة فرقي حتي استوي علي المنبر واقفاً فقال خطيباً: الحمد لله الذي خلق الارواح و فلق الاصباح و صور علي عرشه خمسه الاشباح محيي الاموات و جامع الشتات و مخرج النبات و منزل البرکات باري الانام و منشي الغمام لا تشتبه عليه الاصوات و لا تخفي عليه اللغات لا تأخذه نوم و لا نسيان و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له. و نشهد أن محمداً عبده و رسوله و نشهد أن علي بن ابيطالب خليفة نبيه و اشهدوا يا ملائکة المقربين و الملائکة الراکعين و الملائکة المسبحين و جميع اهل السماوات و الارضين بأني زوجت سيدة نساء العالمين بنت محمد الامين فاطمه الزهراء بعلي بن ابي‏ طالب سيد الوصيين الا ان لها بامر رب العالمين خمس الدنيا ارضها و سمائها و برها و بحرها و جبالها و سهلها و اوحي الله تعالي اليهم اني قد زوجت ولي و وصي رسولي عليا ابن ابي طالب بسيدة نساء العالمين فاطمة الزهراء».(1)

مفاد اين حديث شريف نوراني اين است که ذات اقدس الوهي به ملک مقرب دربار خود وحي نمود که بر منبر عرشي کرامت قرار گيرد و با خواندن خطبه  اي تزويج حضرت فاطمه عليها السلام را به حضرت ولي الله اعظم علي عليه  السلام اعلام نمايد.

لذا جبرئيل در خطبه  اش چنين گفت حمد و سپاس خداوندي را که خالق ارواح و فالق اصباح و مصور صور پنجگانه اشباح و محيي اموات و گردآورنده پراکنده  ها و بيرون آورنده نبات و گياهان و نازل  کننده برکات و هستي بخش آنان و مردمان و پديد آوردنده ابرها است.

آن خدايي که اصوات بر او مشتبه و لغات بر او پوشيده و مخفي نشود و او را خواب و فراموشي فرانگيرد.

و شهادت و گواهي مي ‌دهم به يگانگي و يکتائي او و به اينکه جز او خدائي نيست و شريکي در کشور هستي براي او نيست و نيز شهادت و گواهي مي‌ دهم که حضرت ختمي مرتبت محمد بنده مقرب و رسول او است و نيز شهادت و گواهي مي دهم که حضرت علي بن ابي  طالب عليه السلام خليفه و جانشين نبي  اکرم صلي الله عليه و آله است.

شما اي فرشتگان مقرب دربار ربوبي و اي ملائکه راکعين و تسبيح كنندگان و شما اي جميع ساکنين آسمان‌ها و زمين‌ها! همه شاهد و گواه باشيد که من فاطمه زهرا بانوي زنان جهانيان و سيده نساء عالمين دختر والاگهر حضرت خاتم النبين محمد امين را به حضرت علي بن ابيطالب سيد و سالار اوصياء تزويج نمودم. آگاه باشيد و بدانيد که حسب الامر حضرت رب العالمين خمس دنيا اعم از زمين و آسمان و بر و بحر و جبال و دشت به او متعلق است و از آن اوست.

و ذات اقدس ذوالجلال و الاکرام به آنان وحي فرمود که من که مالک الملک و الملکوت و صاحب العز و الجبروتم اينک من ولي و وصي رسولم علي ابن ابيطالب را به سيده نساء عالمين فاطمه زهرا تزويج کردم.

و نيز از حضرت رسول الله خاتم انبياء محمد مصطفي عليه و آله افضل التحية و الثناء نقل شده است که فرمود: فرشته اي از صقع ربوبي و پيشگاه الوهي نزد من آمد و گفت:

«يا محمد ان الله يقرا عليک  السلام و يقول اني قد زوجت ابنتک من علي ابن ابي‏ طالب في الملأ الأعلي فزوجها منه في الارض»؛ اي محمد! خداوند به تو سلام مي‏ رساند و مي‏ فرمايد من که خدايم و صاحب ولايت کليه مطلقه ‌ام دختر والاگهر تو فاطمه زهرا را ملأ اعلي در بين کاخ نشينان عرشي و ملکوتيان به عقد ازدواج امير اهل ايمان علي بن ابي طالب در آوردم و براي او تزويج کردم اينک تو هم او را در زمين به عقد زوجيت علي مرتضي درآور.

مطابق نقل روايات معتبره و احاديث متواتره مراسم عقد ازدواج ملکه ملک و ملکوت فاطمه لاهوتي صفات قبل از اينکه در زمين برگزار شود به فاصله چهل روز پيشتر در عالم بالا و آسمان الوهي تحقق يافته و سپس به فرمان ربوبي در عالم سفلي اين مراسم به موقع اجرا گذارده شده و انجام يافته است.

و خلاصه مطلب در اين رابطه برابر روايات وارده اين است: حسب الامر الهي و فرمان ربوبي نسبت به تزويج فاطمه عليهما السلام پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله دستور به علي عليه السلام داد به مسجد رفته مردم را احضار و جريان امر را به آنان اعلام نمايد علي مرتضي عليه السلام با حال فرح و شادي روانه بطرف مسجد گرديد در بين راه ابوبکر و عمر با علي روبرو شده و علي را مسرور و شادمان ملاقات نموده سبب شادي از وي پرسيدند علي عليه السلام فرمود پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله با ازدواج من و فاطمه عليها السلام موافقت فرموده و به من خبر داده که خدا خود مراسم ازدواج فيما بين من و فاطمه را در آسمان و عرش اعلي اجرا نموده است و اينک حضرت رسول  الله به دنبال من وارد مسجد خواهد شد تا اين مطلب را در حضور مردم به آنان ابلاغ فرمايد آن دو نفر که بر جريان امر مستحضر شدند ابراز فرح و خوشحالي نموده با من به مسجد آمدند.

آنگاه طولي نکشيد که رسول الله در حالي که چهره مبارکش از شادي و سرور مي  درخشيد وارد مسجد گرديد و نظر کرد ديد مسجد مملو از جمعيت شده است بلافاصله بالاي منبر قرار گرفته و سر پا ايستاده خطبه عرشيه  اي مفصلاً ايراد فرمود و سپس مأموريت خود را به استحضار مردم حاضر در مسجد رسانيد.

فرمود مردم بدانيد و آگاه باشيد خداوند متعال ذات اقدس ذوالجلال و الاکرام به من امر کرده و دستور داده که فاطمه دختر گرامي خود را به علي بن ابيطالب عليه السلام تزويج نمايم. حق تعالي خود در عالم بالا و آسمان الوهي آن دو را به عقد ازدواج يکديگر درآورده و فرشتگان را شاهد و گواه گرفته و به من دستور داده و امر فرموده است که او را در زمين به علي تزويج نمايم و اينک من شما را بر اين مطلب شاهد و گواه مي  گيرم. «ثم جلس و قال قم يا علي و اخطب لنفسک». بعد از خواندن خطبه اش از منبر پائين آمده و نشست و آنگاه به علي فرمود برخيز يا علي و براي خود خطبه بخوان علي هم حسب الامر پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله از جاي برخاسته و به خطبه خواندن پرداخت و پس از حمد و سپاس الهي و شکر نعم نامتناهي و درود بر حضرت خاتم انبيا و سرور اصفياء محمد مصطفي صلي الله عليه و آله فرمود «ان النکاح مما امر الله تعالي به و اذن فيه و مجلسنا هذا مما قضاه الله تعالي و رضيه و هذا محمد بن عبدالله رسول الله صلي الله عليه و آله زوجني ابنته فاطمه بصداق اربعمائة درهم و دينار و قد رضيت بذلک فاسألوه و اشهدوا. فقال المسلمون زوجته يا رسول  الله. قال نعم قال المسلمون بارک الله لهما و عليهما و جمع شملهما»؛

نکاح از اموري است که خداوند متعال به آن دستور داده و در نظام تشريع آن را تجويز و اجازه فرموده است.

و مجلس ما اکنون از مجالسي است که قضاء الهي تشکيل آن را خواسته و رضايت به انجام مراسم آن مرحمت و عنايت فرموده است. اين حضرت ختمي مرتبت محمد بن عبدالله  صلي عليه و آله  است که دختر گراميش حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت و زناشوئي من درآورده است به صداق و مهريه اي که عبارت از چهارصد درهم و ديناري باشد و من از اين وصلت و ازدواج بي نهايت راضي و خوشنود و خوشحالم. شما از آن حضرت سئوال و پرسش کنيد و بر اين واقعيت شهادت و گواهي دهيد.

مسلمانان حاضر در آن محفل همگي از حضرت نبي اکرم پرسيدند: يا رسول الله! آيا شما حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت حضرت علي مرتضي درآوردي؟ حضرت فرمود:  بلي. آن جماعت همگي گفتند: خداوند ازدواج را براي آن دو مبارک فرمايد و امورشان را به سامان برساند. (2)

پيوند مقدس دو نور در آسمانها

در مورد ازدواج اميرالمومنين با فاطمه زهرا عليها السلام و اينکه پيوند آن دو، نخست در آسمان ‌ها صورت گرفته و ملائکه خدا بر اين موضوع شهادت داشته  اند، روايات زيادي آمده است، که اينک به چند حديث از منابع معتبر شيعه و اهل  سنت اشاره مي  کنيم:

جابر بن سمره مي  گويد: رسول  الله صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل به من گفت:

«يا محمد! العلي الاعلي يقرء عليک السلام… و زوج فاطمه عليا و امرني، فکنت الخاطب، والله تعالي الولي…»(3) .

اي محمد! پروردگار بزرگ به تو سلام مي  رساند… و فاطمه را به ازدواج علي درآورد، و مرا امر نمود که اين کار را بکنم، لذا من خطبه عقد را خواندم و خداوند متعال ولي و سرپرست بود…

در قسمتي از حديث طولاني ام ايمن از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نقل شده است که فرمود:

«و عقد جبرئيل و ميکائيل في السماء نکاح علي و فاطمه، فکان جبرئيل المتکلم عن علي، و ميکائيل الراد عني.» (4) .

عقد ازدواج علي و فاطمه را جبرئيل و ميکائيل در آسمان بستند، جبرئيل از جانب علي سخن مي  گفت و ميکائيل از جانب من پاسخ مي  داد.

ابن شهرآشوب مي گويد: در بعضي از کتابها آمده که «راحيل» در بيت  المعمور در ميان جمعي از اهل آسمان‌هاي هفتگانه خطبه  (ازدواج فاطمه با علي عليهما السلام) را چنين خوانده:

«الحمد لله الاول قبل اولية الاولين، الباقي بعد فناء العالمين، نحمده اذ جعلنا ملائکة روحانيين، و بربوبيته مذعنين و له علي ما انعم علينا شاکرين. حجبنا من الذنوب، و سترنا من العيوب، اسکننا في السماوات، و قربنا الي السرادقات، و حجب عنا النهم للشهوات، و جعل نهمتنا و شهوتنا في تقديسه و تسبيحه. الباسط رحمته، الواهب نعمته. جل عن الحاد اهل الارض من المشرکين، و تعالي بعظمته عن افک المحلدين.»

حمد براي خدايي که اول است قبل از اوليت اولين، و باقي است بعد از فناي عالميان، او را حمد مي کنيم چون ما را ملائکه روحاني قرار داد، و به ربوبيتش اقرار داريم، و او را به واسطه نعمت هايي که به ما عطا نمود شاکريم، ما را از گناهان محجوب نمود، و از عيوب پوشيده و محفوظ داشت، و مکانمان را در آسمانها قرار داد، و به پرده  سرا نزديکمان نمود، و ميل به شهوات را از ما محجوب داشت، و ميل ما را در تقديس و تسبيح خود قرار داد، خدايي که رحمتش را گسترده و نعمتش را ارزاني است، منزه است از کفر مشرکين اهل زمين، و بلند مرتبه است به واسطه عظمتش از دروغ بستن بي دينان.

سپس بعد از گفتن کلامي چنين ادامه داد:

«اختار الملک الجبار، صفوه کرمه، و عبد عظمته، لأمته سيدة النساء، بنت خير النبيين، و سيد المرسلين، و امام المتقين، فوصل حبله بحبل رجل من أهله و صاحبه، المصدق دعوته، المبادر الي کلمته، علي الوصول بفاطمة البتول، ابنة الرسول.» (5) .

خداوند جبار اختيار نمود برگزيده  کرم و بنده عظمتش را، براي بنده خود و سيده زنان، دختر بهترين انبياء، و سيد مرسلين و امام متقين، پس خداوند ريسمان آن نبي را به ريسمان مردي از خانواده آن پيامبر و ياور او وصل نمود، کسي که دعوت او را تصديق کرد، و براي اجراي سخنان او اقدام کرده، و او علي عليه ‏السلام است، که به فاطمه بتول عليها السلام دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله پيوند خورده است.

و نيز در روايت آمده که: جبرئيل از جانب خداوند متعال بعد از آن خطبه، اين کلام خداي عزوجل را نقل کرده:

«الحمد ردائي، و العظمة کبريائي، و الخلق کلهم عبيدي و امائي زوجت فاطمة امتي، من علي صفوتي، اشهدوا ملائکتي.» (6) .

حمد رداي مخصوص من است، و عظمت، بزرگي و سيطره من است، و مخلوقات همگي بندگان و کنيزان من هستند. به تزويج درآوردم فاطمه عليها السلام بنده ام را، براي برگزيده ام علي عليه  السلام، اي ملائکه من شاهد باشيد.

قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «ان الله تبارک و تعالي آخي بيني و بين علي بن ابي  طالب و زوجه ابنتي من فوق سبع سماواته، و اشهد علي ذلک مقربي ملائکته و جعله وصياً و خليفه، فعلي مني و انا منه، محبه محبي، و مبغضه مبغضي و ان الملائکه لتتقرب الي الله بمحبته». (7)

شيخ صدوق در امالي از ابن عباس، از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت کرده که فرمود: همانا خداي تبارک و تعالي بين من و علي برادري برقرار کرد، و دخترم فاطمه را در بالاي آسمان‌هاي هفتگانه به او تزويج نمود، و ملائکه مقربش را بر آن ازدواج شاهد گرفت، و او را وصي و خليفه من قرار داد، پس علي از من و من از علي هستم، دوست علي دوست من و دشمن وي دشمن من خواهد بود، و همانا ملائکه به واسطه علي به خداوند تقرب مي  جويند.

عن انس بن مالک قال: کنت عند النبي (ص) فغشيه الوحي فلما افاق قال لي: يا انس! اتدري ما جائني به جبرئيل من عند صاحب العرش؟ قال: فقلت: بابي و امي ما جائک به جبرئيل؟ قال: ان اللَّه امرني ان ازوج فاطمه من علي…. (8) .

انس بن مالک خادم رسول خدا مي  گويد: من در حضور آن حضرت بودم که حالت وحي به او دست داد، چون از آن حال بيدار شد خطاب به من فرمودند: يا انس! مي  داني جبرئيل براي چه منظوري نازل شده بود؟ گفتم: پدر و مادرم فدايت باد براي چه؟ فرمودند: خداوند مرا مأمور ساخته فاطمه عليها السلام را به ازدواج علي دربياورم، اينک تعدادي از مهاجرين و انصار را براي شهادت و شنيدن خطبه عقد دعوت کن و نام اشخاصي را معين کرد….

قال رسول  اللَّه: اني لم ازوجک من علي، ان اللَّه امرني ان ازوجک منه، ان اللَّه عزوجل لما امرني ازوجک من علي امر الملائکه ان يصطفوا صفوفاً في الجنة ثم امر شجر الجنان ان تمل الحلي و الحلل ثم امر «جبرئيل عليه  السلام» فنصب في الجنة منبراً ثم صعد عليه «جبرئيل عليه  السلام» فاختطب فلما أن فرغ نثر عليهم من ذلک…. (9) .

رسول گرامي اسلام به دخترش فاطمه عليها السلام فرمودند: من تو را به عقد علي عليه  السلام درنياوردم، بلکه خداوند بدين امر مرا مأمور ساخت، چون خدا مرا به اين موضوع دستور داد، ملائکه را مأمور کرد در بهشت برين با صفوف منظم ازدواج شما را جشن بگيرند و بدين منظور درختهاي بهشتي مزين به زيورها گرديد و منبري در بهشت براي جبرئيل نصب شد و خطبه عقد تو بر بالاي آن خوانده شد و پس از خطبه عقد از آن درختها براي ملائکه نثار گرديد….

پاورقی:

 (1) جنة العاصمة، ص 100.

(2) دلائل الامامة؛ بحار الانوار، ج 43، ص 92.

(3) بحار الانوار، ج 43، ص 139.

(4) بحار الانوار، ج 43، ص 109.

(5) بحار الانوار، ج 43، ص 110.

(6) بحار الانوار، ج 43، ص 110.

(۷) امالي صدوق، ص 223، ح 2.

(8) فرائد السمطين، ج 1، ص 90، ح 59.

(9) فرائد السمطين، ج 2، ص 60، ح 385.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا